معنی اشفته کردن، رنجاندن، برانگیختن، از ساحل عازم شدن تقلا کردن، منتشرساختن، ایجاد کردن، تهیه کردن خاموش کردن, معنی اشفته کردن، رنجاندن، برانگیختن، از ساحل عازم شدن تقلا کردن، منتشرساختن، ایجاد کردن، تهیه کردن خاموش کردن, معنی اatتi lcbj، cj[اjbj، fcاj;doتj، اx sاpg uاxk abj تrgا lcbj، kjتacsاoتj، اd[اb lcbj، تidi lcbj oاkma lcbj, معنی اصطلاح اشفته کردن، رنجاندن، برانگیختن، از ساحل عازم شدن تقلا کردن، منتشرساختن، ایجاد کردن، تهیه کردن خاموش کردن, معادل اشفته کردن، رنجاندن، برانگیختن، از ساحل عازم شدن تقلا کردن، منتشرساختن، ایجاد کردن، تهیه کردن خاموش کردن, اشفته کردن، رنجاندن، برانگیختن، از ساحل عازم شدن تقلا کردن، منتشرساختن، ایجاد کردن، تهیه کردن خاموش کردن چی میشه؟, اشفته کردن، رنجاندن، برانگیختن، از ساحل عازم شدن تقلا کردن، منتشرساختن، ایجاد کردن، تهیه کردن خاموش کردن یعنی چی؟, اشفته کردن، رنجاندن، برانگیختن، از ساحل عازم شدن تقلا کردن، منتشرساختن، ایجاد کردن، تهیه کردن خاموش کردن synonym, اشفته کردن، رنجاندن، برانگیختن، از ساحل عازم شدن تقلا کردن، منتشرساختن، ایجاد کردن، تهیه کردن خاموش کردن definition,